بلاکچین بهعنوان یکی از نوآوریهای برجسته قرن بیستویکم، پایه و اساس ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین و اتریوم را تشکیل میدهد.
مفهوم اصلی | جزئیات |
بلاکچین | فناوری دفتر کل توزیعشده و غیرمتمرکز برای ثبت تراکنشها |
استخراج (Mining) | روش ایجاد سکههای جدید در بلاکچینهایی مثل بیتکوین با استفاده از الگوریتم “اثبات کار” |
سهامگذاری (Staking) | روش ایجاد سکههای جدید در بلاکچینهایی مثل اتریوم ۲.۰ با استفاده از الگوریتم “اثبات سهام” |
عرضه اولیه سکه (ICO) | روش جذب سرمایه پیش از راهاندازی پروژه با فروش توکنهای از پیش تولید شده |
هاوینگ (Halving) | رویدادی که هر چهار سال یکبار در بیتکوین رخ میدهد و پاداش استخراج را نصف میکند |
مزایای استخراج | افزایش امنیت شبکه و کنترل عرضه |
معایب استخراج | مصرف بالای انرژی و نیاز به تجهیزات پیشرفته |
مزایای سهامگذاری | مصرف کمتر انرژی و استیک کردن بهصرفه |
معایب سهامگذاری | نیاز به مقدار زیادی سکه برای مشارکت |
پیشاستخراج | تولید و توزیع سکههای از پیش استخراجشده به تیم توسعهدهنده و سرمایهگذاران اولیه |
سوزاندن (Burning) | کاهش عرضه سکهها برای حفظ ارزش با حذف دائمی بخشی از آنها از گردش |
بلاکچین بهعنوان یکی از نوآوریهای برجسته قرن بیستویکم، پایه و اساس ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین و اتریوم را تشکیل میدهد. این فناوری که در اصل یک دفتر کل توزیعشده و غیرمتمرکز است، امکان ثبت تراکنشها را بدون نیاز به واسطه فراهم میکند. اما یکی از سؤالات اساسی که برای بسیاری از افراد پیش میآید این است: سکههای جدید در بلاکچین چگونه ایجاد میشوند؟ این فرآیند، که به تولید واحدهای جدید ارز دیجیتال منجر میشود، بسته به نوع بلاکچین و پروتکل آن متفاوت است. در این مقاله، به بررسی این موضوع میپردازیم و مکانیزمهای اصلی ایجاد سکههای جدید را توضیح میدهیم.
دو روش اصلی برای ایجاد سکههای جدید در بلاکچینها وجود دارد: استخراج (Mining) و سهامگذاری (Staking). علاوه بر این، برخی بلاکچینها از روشهای دیگری مانند عرضه اولیه سکه (ICO) یا تولید توکنهای از پیش استخراجشده (Pre-mined) استفاده میکنند. در ادامه، هر یک از این روشها را بررسی میکنیم.
استخراج یکی از شناختهشدهترین روشهای ایجاد سکههای جدید است که در بلاکچینهایی مانند بیتکوین از الگوریتم اجماع “اثبات کار” (Proof of Work) استفاده میشود. در این روش، افرادی که بهعنوان ماینر (استخراجکننده) شناخته میشوند، از قدرت محاسباتی کامپیوترهای خود برای حل مسائل پیچیده ریاضی استفاده میکنند. این مسائل درواقع بخشی از فرآیند تأیید تراکنشها و اضافه کردن بلاک جدید به زنجیره است.
وقتی یک ماینر موفق به حل مسئله میشود، بلاک جدید به بلاکچین اضافه شده و ماینر بهعنوان پاداش، مقداری سکه جدید دریافت میکند. برای مثال، در بیتکوین، این پاداش در حال حاضر (تا فوریه ۲۰۲۵) ۳.۱۲۵ بیتکوین برای هر بلاک است که هر چهار سال یکبار در رویدادی به نام “هاوینگ” (Halving) نصف میشود. این مکانیزم باعث میشود عرضه بیتکوین بهتدریج کاهش یابد و در نهایت به سقف ۲۱ میلیون سکه محدود شود.
استخراج فرآیندی انرژیبر است و نیاز به تجهیزات پیشرفتهای مانند دستگاههای ASIC دارد. این روش علاوه بر ایجاد سکههای جدید، امنیت شبکه را نیز تضمین میکند، زیرا تغییر دادهها در بلاکچین به دلیل هزینه بالای محاسباتی تقریباً غیرممکن است.
در بلاک چینهای مبتنی بر اثبات کار (PoW) مانند بیت کوین، ایجاد سکههای جدید از طریق فرآیندی به نام استخراج انجام میشود. ماینرها با استفاده از قدرت محاسباتی خود معادلات پیچیده ریاضی را حل میکنند تا بلاکهای جدیدی به زنجیره اضافه کنند. به عنوان پاداش، شبکه به آنها سکههای جدیدی اعطا میکند. این روش امنیت شبکه را تضمین کرده و انتشار تدریجی سکههای جدید را کنترل میکند.
در بلاکچینهایی که از الگوریتم “اثبات سهام” (Proof of Stake) استفاده میکنند، مانند اتریوم ۲.۰ یا کاردانو، سکههای جدید از طریق سهامگذاری ایجاد میشوند. در این روش، بهجای رقابت برای حل مسائل ریاضی، کاربران مقداری از سکههای خود را در شبکه قفل میکنند (سهام میگذارند) تا بهعنوان اعتبارسنج (Validator) عمل کنند. این اعتبارسنجها مسئول تأیید تراکنشها و اضافه کردن بلاکها به زنجیره هستند.
هرچه مقدار سکههای قفلشده توسط یک فرد بیشتر باشد، شانس او برای انتخاب شدن بهعنوان اعتبارسنج و دریافت پاداش افزایش مییابد. پاداش معمولاً بهصورت سکههای جدید به سهامگذاران داده میشود. این روش نسبت به استخراج انرژی کمتری مصرف میکند و بهعنوان یک جایگزین پایدارتر شناخته میشود.
برای مثال، در اتریوم پس از انتقال به اثبات سهام در سال ۲۰۲۲، کاربرانی که حداقل ۳۲ اتر قفل کنند، میتوانند در فرآیند سهامگذاری شرکت کرده و پاداش دریافت کنند. این مکانیزم عرضه سکهها را کنترل میکند و به حفظ تعادل اقتصادی شبکه کمک میکند.
برخی بلاکچینها، بهویژه پروژههای جدید، از روشهای دیگری برای ایجاد سکه استفاده میکنند. عرضه اولیه سکه (Initial Coin Offering) مشابه عرضه اولیه سهام در بازارهای مالی است. در این روش، توسعهدهندگان پروژه قبل از راهاندازی رسمی، مقداری از توکنها را به سرمایهگذاران میفروشند تا بودجه لازم را جمعآوری کنند. این توکنها معمولاً از پیش تولید شدهاند و در زمان عرضه یا بهتدریج آزاد میشوند.
بهعنوان مثال، پروژههایی مانند اتریوم در مراحل اولیه خود از ICO برای تأمین مالی استفاده کردند. همچنین، در برخی بلاکچینها مانند ریپل (XRP)، تمام سکهها از ابتدا ایجاد شده و توسط توسعهدهندگان مدیریت میشوند، بدون اینکه نیاز به استخراج یا سهامگذاری باشد.
روش جذب سرمایه از طریق عرضه اولیه سکه (ICO) از سال ۲۰۱۴ رواج پیدا کرد، زمانی که ویتالیک بوترین و تیم توسعهدهنده اتریوم از این روش برای تأمین بودجه پروژه خود استفاده کردند. از آن زمان، بسیاری از پروژههای کریپتو از این مدل برای جذب سرمایه بهره بردهاند.
در سال ۲۰۱۷ شاهد رشد چشمگیر ICO بودیم و پروژههای بسیاری از این طریق تأمین مالی شدند. برخی از آنها به موفقیت رسیدند، در حالی که تعدادی نیز نتوانستند انتظارات را برآورده کنند.
با وجود اینکه برخی هنوز عرضه عمومی سهام (IPO) را روش امنتری میدانند، نمیتوان از ویژگیهای مثبت ICO چشمپوشی کرد. در ادامه به برخی از این مزایا اشاره شده است:
یکی از جنبههای مهم در ایجاد سکههای جدید، کنترل عرضه آنهاست. در بلاکچینهایی مانند بیتکوین، هاوینگ (کاهش پاداش بلاک) عرضه سکههای جدید را بهتدریج کم میکند تا از تورم جلوگیری شود و ارزش سکه حفظ شود. این رویداد هر ۲۱۰,۰۰۰ بلاک (تقریباً هر چهار سال) رخ میدهد و باعث شده که بیتکوین بهعنوان “طلای دیجیتال” شناخته شود.
در مقابل، برخی بلاکچینها مانند اتریوم سقف مشخصی برای عرضه ندارند و سکههای جدید بهصورت مداوم اما کنترلشده تولید میشوند. این تفاوتها نشاندهنده فلسفههای مختلف طراحی در بلاکچینهاست.
فرآیند ایجاد سکههای جدید بدون چالش نیست. در روش استخراج، مصرف بالای انرژی انتقادات زیستمحیطی را به دنبال داشته است. به همین دلیل، بسیاری از پروژهها به سمت اثبات سهام یا روشهای کممصرفتر حرکت کردهاند. از سوی دیگر، در روشهایی مانند ICO، خطر کلاهبرداری و پروژههای غیرمعتبر وجود دارد که اعتماد کاربران را به خطر میاندازد.
در بلاک چینهای مبتنی بر اثبات سهام (PoS) و سایر الگوریتمهای اجماع مانند DPoS یا NPoS، ایجاد سکههای جدید از طریق فرآیند ضرب سکه انجام میشود. در این روش، کاربران با نگهداری و استیک کردن سکههای خود، در تأیید تراکنشها و ایجاد بلاکهای جدید مشارکت میکنند. این فرآیند به مصرف انرژی کمتری نسبت به استخراج نیاز دارد و توزیع سکههای جدید به مشارکتکنندگان شبکه بستگی دارد. مثلا یکی از محبوب ترین ارزها که استیک میشود ترون است. در صفحه بهترین کیف پول ترون:
بسیاری از کیف پولهای نرمافزاری از جمله تراست ولت امکان استیکینگ ترون را فراهم میکنند. با استیکینگ، شما میتوانید TRX خود را به شبکه قفل کرده و در ازای آن پاداش دریافت کنید. کافی است به بخش استیکینگ کیف پول مراجعه کنید و مقداری TRX را به نمایندههای شبکه واگذار کنید.
برای درک بهتر، جدول زیر برخی از بلاک چینهای مبتنی بر PoS و نحوه توزیع سکههای جدید را نشان میدهد:
نام بلاک چین | الگوریتم اجماع | حداقل میزان استیک | پاداش سالانه تقریبی |
اتریوم ۲.۰ | PoS | ۳۲ ETH | ۴-۶٪ |
کاردانو | Ouroboros PoS | بدون حداقل مقدار | ۵-۷٪ |
پولکادات | NPoS | ۱ DOT | ۱۰-۱۲٪ |
تزوس | Liquid PoS | ۸۰۰۰ XTZ | ۵-۶٪ |
این مکانیزم به شبکههای بلاک چینی کمک میکند تا علاوه بر تأمین امنیت، مشارکتکنندگان را نیز به ادامه فعالیت در شبکه تشویق کنند.
در برخی از پروژههای بلاک چین، بخشی از سکهها از پیش استخراج شده و در زمان راهاندازی شبکه بین تیم توسعهدهنده، سرمایهگذاران اولیه و کاربران توزیع میشود. این روش بیشتر در عرضه اولیه سکه (ICO) و توکنهای مبتنی بر قراردادهای هوشمند مانند اتریوم مشاهده میشود. در این مکانیزم، تیم توسعهدهنده مقدار مشخصی از توکنها را قبل از راهاندازی رسمی شبکه ایجاد کرده و به عنوان پاداش یا مشوق به سرمایهگذاران و کاربران اولیه ارائه میدهد. این فرآیند باعث جذب سرمایه اولیه برای تأمین مالی پروژه و توسعه اکوسیستم میشود. برای مثال، اتریوم در زمان عرضه اولیه خود توانست با فروش توکنهای ETH بیش از ۱۸ میلیون دلار سرمایه جذب کند که به توسعه شبکه و جذب توسعهدهندگان کمک کرد. همچنین، پروژههایی مانند ریپل (XRP) و استلار (XLM) از پیشاستخراج برای توزیع توکنهای خود استفاده کردهاند تا نقدینگی اولیه و حمایت جامعه را جلب کنند. این روش به پروژهها امکان میدهد که از همان ابتدا سرمایه موردنیاز خود را تأمین کرده و به سرعت به رشد و توسعه ادامه دهند.
برای مقایسه بهتر، جدول زیر برخی از پروژههای پیشاستخراج شده و نحوه توزیع اولیه آنها را نشان میدهد:
نام پروژه | مقدار پیشاستخراج | روش توزیع | کاربرد اصلی |
اتریوم (ETH) | ۷۲ میلیون ETH | ICO | قراردادهای هوشمند |
ریپل (XRP) | ۱۰۰ میلیارد XRP | تخصیص به بنیانگذاران و شرکا | پرداختهای بینالمللی |
استلار (XLM) | ۱۰۰ میلیارد XLM | توزیع رایگان و سرمایهگذاری اولیه | تسهیل پرداختهای مالی |
برخی از شبکهها از مکانیزم سوزاندن (Burning) برای کنترل عرضه و ایجاد تعادل در اقتصاد توکنهای خود استفاده میکنند. در این روش، بخشی از سکهها بهطور دائمی از گردش خارج شده و عرضه کلی کاهش مییابد که میتواند به حفظ ارزش آن کمک کند. این روش معمولاً برای کاهش تورم و افزایش کمیابی سکه استفاده میشود. بهعنوان مثال، بایننس از مکانیسم سوزاندن برای کاهش عرضه توکن BNB استفاده میکند و در دورههای مشخصی مقداری از آن را از گردش خارج میکند. همچنین، اتریوم با معرفی EIP-1559 بخشی از کارمزدهای تراکنش را میسوزاند تا از افزایش بیرویه عرضه جلوگیری کند. این فرایند میتواند تأثیر مثبتی بر قیمت توکنها داشته باشد و باعث افزایش تقاضا در بلندمدت شود.
در حالی که استخراج بر اساس قدرت پردازشی است و نیاز به سختافزارهای تخصصی مانند کارتهای گرافیکی قدرتمند (GPU) یا دستگاههای ASIC دارد، ضرب سکه بر مبنای استیک کردن داراییها عمل میکند. استخراج معمولاً هزینهبر و انرژیبر است، زیرا ماینرها برای حل معادلات ریاضی نیاز به مصرف برق زیادی دارند. برای مثال، استخراج بیت کوین به تجهیزات گرانقیمت و مصرف برق بالا نیاز دارد، که میتواند برای افراد عادی دشوار باشد. در مقابل، ضرب سکه یک روش مقرونبهصرفهتر برای مشارکتکنندگان شبکه محسوب میشود، زیرا کاربران تنها با قفل کردن مقداری از داراییهای خود میتوانند در تأیید تراکنشها و ایجاد بلاکهای جدید نقش داشته باشند. نمونهای از این روش، شبکه اتریوم ۲.۰ است که به کاربران اجازه میدهد با استیک کردن ۳۲ اتر، به عنوان اعتبارسنج فعالیت کنند و پاداش دریافت کنند. این دو روش تأثیر زیادی بر نحوه مدیریت و توزیع داراییهای دیجیتال دارند و انتخاب هر کدام از آنها بستگی به اهداف و طراحی اقتصادی بلاک چین دارد.
نحوه ایجاد سکههای جدید تأثیر مستقیمی بر پایداری و ارزش آن دارد. اگر یک بلاک چین عرضه سکههای خود را کنترل نکند، ممکن است با تورم شدیدی مواجه شود. از طرف دیگر، عرضه محدود مانند بیت کوین میتواند باعث افزایش ارزش در بلندمدت شود. مدل اقتصادی هر بلاک چین باید به گونهای طراحی شود که تعادل بین عرضه و تقاضا را حفظ کند.
تأثیر اقتصادی فرآیند ایجاد سکه در بلاک چین
برای مثال، بیت کوین دارای سقف عرضه ۲۱ میلیون واحد است که باعث شده در طول زمان ارزش آن افزایش یابد. از سوی دیگر، پروژههایی مانند دوجکوین عرضه نامحدودی دارند، که ممکن است منجر به کاهش ارزش آن در طول زمان شود. برخی بلاک چینها مانند بایننس اسمارت چین (BSC) از مکانیسمهایی مانند سوزاندن توکن (Burning) استفاده میکنند تا از افزایش بیش از حد عرضه جلوگیری کرده و ارزش توکن را حفظ کنند. این روش در بسیاری از بلاک چینهای جدید مورد استفاده قرار گرفته است، زیرا باعث ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا میشود و به مرور زمان ارزش سکه را تثبیت میکند.
بلاکچین را میتوان به یک دفتر حسابداری دیجیتال تشبیه کرد که اطلاعات در آن بهصورت شفاف و تغییرناپذیر ثبت میشود. این دفتر کل از مجموعهای از بلاکها تشکیل شده که هر بلاک شامل دادههایی مانند تراکنشها است. این بلاکها توسط گرههای شبکه (کامپیوترهایی که به بلاکچین متصلاند) تأیید و به زنجیره اضافه میشوند. سکهها یا توکنها در این سیستم نقش واحدهای ارزش را ایفا میکنند که میتوانند برای پرداخت، سرمایهگذاری یا اجرای قراردادهای هوشمند استفاده شوند.
ایجاد سکههای جدید فرایندی است که برای حفظ عملکرد شبکه، انگیزه دادن به شرکتکنندگان و تنظیم عرضه ارز دیجیتال طراحی شده است. این فرآیند معمولاً با قوانین مشخصی که در پروتکل بلاکچین تعریف شده، اداره میشود.
یکی از رایجترین روشها برای راهاندازی عرضه اولیه سکه (ICO)، ایجاد توکنها روی بلاکچینی است که از قراردادهای هوشمند پشتیبانی میکند. اتریوم بهعنوان پیشگام این حوزه، با استاندارد اختصاصی خود به نام ERC20، انتخاب اصلی بسیاری از پروژههاست. تخمین زده میشود که تاکنون حدود ۲۰۰ هزار توکن مختلف مبتنی بر این استاندارد در اتریوم ساخته شدهاند، هرچند همه آنها لزوماً از طریق ICO به وجود نیامدهاند.
تیمی که ایده یک پروژه را مطرح میکند، باید به سرمایهگذاران پیشنهادی جذاب و ارزشمند ارائه دهد؛ مثلاً سهمی از سود آینده شرکت یا دسترسی به خدماتی خاص. اما چگونه میتوان به تحقق این وعدهها اطمینان داشت؟ پاسخ در استفاده از قراردادهای هوشمند نهفته است. سایت accessnewswire درباره این موضوع میگوید:
Smart contracts facilitate the exchange of money, content, property, shares, or anything of value. When running on the blockchain, a smart contract functions like a self-operating computer program that automatically executes when specific conditions are met.
قراردادهای هوشمند مبادله پول، محتوا، دارایی، سهام یا هر چیز با ارزشی را تسهیل می کنند. هنگامی که روی بلاک چین اجرا می شود، یک قرارداد هوشمند مانند یک برنامه کامپیوتری خودکار عمل می کند که در صورت برآورده شدن شرایط خاص به طور خودکار اجرا می شود.
قرارداد هوشمند در واقع نوعی توافق دیجیتال بین شرکت برگزارکننده ICO و خریداران توکنهاست. این قراردادها اگرچه «هوشمند» نامیده میشوند، اما در حقیقت برنامههایی مبتنی بر شروط مشخص هستند که اجرای خودکار اقدامات خاصی را در صورت تحقق شرایط تعیینشده تضمین میکنند. برای مثال، یک قرارداد هوشمند میتواند به سرمایهگذاران اجازه دهد توکنهای خود را تا قبل از یک تاریخ مشخص با قیمتی ثابت بفروشند. اگر این شرط زمانی رعایت شود، فروش بهصورت خودکار انجام میشود.
ایده قراردادهای هوشمند چیز جدیدی نیست، اما با ظهور اتریوم به شکلی کاربردی و گسترده مورد استفاده قرار گرفت. به همین دلیل، اتریوم بهعنوان پلتفرم اصلی برای طراحی و اجرای این قراردادها شناخته میشود. با این حال، گزینههای دیگری هم وجود دارند؛ ابزارهایی مثل Confideal، ChainLink و BlockCAT یا بلاکچینهایی مانند Waves، NEO، NEM و Stellar که هرکدام ویژگیها و مزایای خاص خود را دارند.
در برخی موارد، شرکتها ابتدا از این پلتفرمها برای عرضه توکن استفاده میکنند و سپس کاربران را به بلاکچین اختصاصی خود منتقل میکنند. اما گاهی انعطافپذیری این پلتفرمها به قدری بالاست که نیازی به مهاجرت احساس نمیشود و پروژه تا پایان روی همان بستر اولیه ادامه مییابد.
استفاده از پلتفرمهای آماده مزایای زیادی دارد. توسعهدهندگان به ابزارهای آزمایششده و قابل اعتماد دسترسی پیدا میکنند و این امر انگیزه آنها را برای مشارکت در پروژه افزایش میدهد. در نتیجه، قابلیتهای پروژه گسترش مییابد و کاربران بیشتری جذب میشوند. از سوی دیگر، ساخت یک بلاکچین از صفر نهتنها ریسک خطاها و مشکلات امنیتی را بالا میبرد، بلکه هزینههای هنگفتی نیز به دنبال دارد.
قبل از شروع یک ICO، تیم برگزارکننده اطلاعات مربوط به آن را از طریق کانالهای مختلف منتشر میکند و نحوه اجرا را مشخص میکند. ممکن است بازه زمانی خاصی برای جمعآوری سرمایه تعیین شود یا پروژه بر اساس سقف تعداد توکنهای قابل فروش پیش برود. در حالت اول، سرمایه جمعشده در مدت زمان مشخص ملاک است و در حالت دوم، با رسیدن به مبلغ هدف، عرضه متوقف میشود.
گاهی اوقات، شرکت در یک ICO برای همه آزاد نیست و نیاز به ثبتنام در یک «لیست سفید» دارد. در این صورت، فقط افرادی که در این لیست هستند میتوانند توکن بخرند. برای ورود به این لیست، باید شرایط اعلامشده را بررسی و پیش از شروع عرضه، آنها را برآورده کنید.
سرمایهگذاران علاقهمند، مبلغ مورد نظر را معمولاً با بیتکوین یا اتریوم به آدرسی مشخص ارسال میکنند، هرچند این بستگی به تصمیم تیم پروژه دارد. این آدرس در واقع یک قرارداد هوشمند است که بر اساس مبلغ واریزی، توکنها را به آدرس تعیینشده یا همان آدرس فرستنده منتقل میکند.
برای بهروز ماندن با عرضههای اولیه سکه، میتوانید از وبسایتهای تخصصی استفاده کنید. دو منبع معتبر و محبوب در این زمینه عبارتند از icodrops.com و coinmarketcap.com که اطلاعات مفیدی درباره رویدادهای پیشرو ارائه میدهند.
ایجاد سکههای جدید در بلاکچین فرآیندی پیچیده و متنوع است که به نوع پروتکل و هدف پروژه بستگی دارد. استخراج و سهامگذاری دو روش اصلیاند که هر یک مزایا و معایب خود را دارند، در حالی که روشهایی مانند ICO برای جذب سرمایه به کار میروند. این مکانیزمها نهتنها به تولید سکههای جدید منجر میشوند، بلکه انگیزهای برای مشارکت در شبکه و حفظ امنیت آن فراهم میکنند. با پیشرفت فناوری بلاکچین، انتظار میرود که روشهای نوآورانهتری برای ایجاد سکهها توسعه یابند که تعادل بهتری بین کارایی، پایداری و عدالت برقرار کنند.
ایجاد سکههای جدید در بلاک چین همچنان یکی از مهمترین جنبههای این فناوری است. با تغییرات و پیشرفتهایی که در الگوریتمهای اجماع اتفاق میافتد، روشهای جدیدی برای ایجاد سکهها معرفی میشوند. از استخراج گرفته تا ضرب سکه، همه این فرآیندها نقش مهمی در اکوسیستم رمزارزها ایفا میکنند. آینده نشان خواهد داد که کدام یک از این روشها تأثیر بیشتری بر اقتصاد دیجیتال خواهند داشت.
۱. سکههای جدید در بلاکچین چگونه به وجود میآیند؟
سکههای جدید در بلاکچین از طریق فرآیندهایی مانند استخراج (Mining) یا سهامگذاری (Staking) ایجاد میشوند. در استخراج، که در بلاکچینهایی مثل بیتکوین رایج است، افراد با استفاده از کامپیوترهای قدرتمند مسائل ریاضی را حل میکنند تا تراکنشها را تأیید کرده و بلاک جدیدی به زنجیره اضافه کنند؛ در ازای این کار، سکههای جدید بهعنوان پاداش دریافت میکنند. در سهامگذاری، که در بلاکچینهایی مثل اتریوم ۲.۰ استفاده میشود، کاربران سکههای خود را قفل میکنند تا به تأیید تراکنشها کمک کنند و در عوض سکههای جدید به دست میآورند. برخی بلاکچینها هم سکهها را از قبل تولید میکنند و بهتدریج آزاد میکنند، مثل ریپل. این روشها به حفظ شبکه و انگیزه دادن به شرکتکنندگان کمک میکنند.
۲. چرا استخراج برای ایجاد سکهها اینقدر انرژی مصرف میکند؟
استخراج در بلاکچینهایی که از “اثبات کار” استفاده میکنند، مثل بیتکوین، به انرژی زیادی نیاز دارد زیرا ماینرها باید مسائل پیچیده ریاضی را با試وخطا حل کنند. این مسائل بهگونهای طراحی شدهاند که نیاز به قدرت محاسباتی بالایی دارند تا امنیت شبکه تضمین شود؛ یعنی تغییر دادهها یا حمله به بلاکچین بسیار سخت و پرهزینه باشد. هرچه تعداد ماینرها بیشتر شود، سختی این مسائل هم افزایش مییابد و در نتیجه مصرف برق بالا میرود. به همین دلیل، انتقادات زیادی به تأثیر زیستمحیطی استخراج وارد شده و بلاکچینهای جدیدتر به سمت روشهای کممصرفتر مثل اثبات سهام حرکت کردهاند.
۳. تفاوت استخراج و سهامگذاری در چیست؟
استخراج و سهامگذاری دو روش اصلی برای ایجاد سکههای جدید هستند که رویکردهای متفاوتی دارند. در استخراج، که در بیتکوین استفاده میشود، ماینرها با قدرت محاسباتی خود تراکنشها را تأیید میکنند و این کار انرژی زیادی مصرف میکند؛ پاداش آنها سکههای جدید است. اما در سهامگذاری، مثل اتریوم یا کاردانو، کاربران سکههای خود را در شبکه قفل میکنند تا بهعنوان اعتبارسنج عمل کنند و بدون نیاز به تجهیزات سنگین، سکه جدید دریافت میکنند. استخراج روی رقابت محاسباتی تمرکز دارد و امنیت بالایی ایجاد میکند، در حالی که سهامگذاری کممصرفتر است و به مقدار سکههای قفلشده بستگی دارد.
۴. آیا همه بلاکچینها سکههای جدید تولید میکنند؟
خیر، همه بلاکچینها سکههای جدید تولید نمیکنند و این بستگی به طراحی آنها دارد. برای مثال، بیتکوین و اتریوم با استخراج یا سهامگذاری سکههای جدید ایجاد میکنند، اما بلاکچینهایی مثل ریپل (XRP) تمام سکههای خود را از ابتدا تولید کردهاند و دیگر سکه جدیدی اضافه نمیشود. در این موارد، عرضه ثابت است و توسط توسعهدهندگان مدیریت میشود. برخی پروژهها هم از عرضه اولیه سکه (ICO) استفاده میکنند که توکنها از قبل ساخته شده و به سرمایهگذاران فروخته میشوند. پس هر بلاکچین بسته به هدفش رویکرد متفاوتی دارد.
۵. هاوینگ چیست و چرا در ایجاد سکهها مهم است؟
هاوینگ (Halving) رویدادی در بلاکچینهایی مثل بیتکوین است که هر چهار سال یکبار (یا هر ۲۱۰,۰۰۰ بلاک) پاداش ماینرها برای ایجاد سکههای جدید نصف میشود. این مکانیزم برای کنترل عرضه سکهها طراحی شده تا از تورم جلوگیری کند و ارزش بیتکوین را حفظ کند. مثلاً در ابتدا پاداش هر بلاک ۵۰ بیتکوین بود، اما حالا (تا فوریه ۲۰۲۵) به ۳.۱۲۵ بیتکوین رسیده است. هاوینگ باعث میشود سکههای جدید کمتری وارد گردش شوند و عرضه کل به سقف ۲۱ میلیون نزدیکتر شود، که این موضوع بیتکوین را کمیابتر و به “طلای دیجیتال” شبیهتر میکند.
مقاله خیلی خوب و جامعی بود! به خصوص بخشی که درباره استخراج و سهامگذاری توضیح دادید. من خودم از سهامگذاری در اتریوم استفاده میکنم و واقعاً راضی هستم. به نظر من این روش هم انرژی کمتری مصرف میکنه و هم سود خوبی داره. فقط یه سوال داشتم: آیا استخراج هنوز هم به صرفهست با توجه به هزینههای بالای برق و تجهیزات؟